وصیت نامه و زندگی نامه سردار رشید اسلام شهید حمید اللهیاری بسم الله الرحمن الرحیم (این وصیت نامه ها واقعا انسان را می لرزاند)امام خمینی الّذین امنوا وهاجرواو جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عند الله و اولئک هم الفائزون آنانکه ایمان آوردند،و هجرت کردند،و جهاد کردند،و در راه خدا بمالها و جانهای خود بزرگتر است پایه آنان نزد خدا و آنانند رستگاران. الله اکبر الله اکبر اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انّ محمّدا رسول الله و اشهد انّ امیر المومنین علی ولی الله اسلام علیک یا ابا عبد الله الحسین(ع) سلام بر شهید مظلومان که پیروز شهیدان است و استاد رزمندگان در جبهه ها درسش درس آزادگی است و درکش شهادت. سلام بر امت مسلمان که رزمندگان و در حقیقت حسین(ع)را یاری می کنند. عزیزان همچون گذشته در صحنه باشید و منافقان را بگویید،که آنها نفرین شده و قرآن آنها را اهل دوزخ می شمارد. حال سخنم با بی تفاوتها به این انقلاب عظیم است بدانید که حجتها تمام شده و بهانه تراش به کار نمی آید،جنگ ما جنگ حق با باطل است که در زمانهای مختلف و به صورتهای متفاوت همیشه در جنگ بوده اند،در این موقع حساس نباید فقط به مادیات فکر کرد،و به اینکه کمبود و گرانی هست باید به دولت جمهوری اسلامی کمک کنید. رزمندگان عزیز: راه ما راه حسین(ع)است نباید گامی به عقب بگذارید باید حسین وار بجنگیم،باید علی اکبر گونه شهید شویم،وهمچون ابوالفضل العباس دستها قطع شده و با دهان پرچم اسلام را حمل کنیم. امروز باید همچون حسین(ع)فرزندان خود را به مقابل با دشمنان دین پیامبر فرستاد،ما به زیادی دشمن فکر نمی کنیم نمی گذاریم شعار الله اکبر خاموش شود. ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست چرا برای دفاع از دین خدا سبقت نمی گیرید.خدایا ما می رویم در حالی که نگران آینده ایم نمی دانیم بعد از ما یادگار شهداء و وارثان خون شهدا چه خواهند کرد. سخنی چند با ورزشکاران: و اما ورزشکاران:ای عزیزانی که می توانید،بعنوان نیروی قوی در خدمت اسلام باشید،نگذارید،اختلاف میان شما ایجاد کنند دست دردست هم دهید و ورزش ما را به جلو ببرید،هر بار که یکی از شما اول می شوید پرچم جمهوری اسلامی بالا می رود و این خود مشتی است برابر گلوله رزمندگان که بر دهان استکبار زده می شود،به ورزش خود صفا و صمیمیت بدهید،کشتی گیران عزیز شما بهتر می توانید ارزشهای اسلامی را نشان دهید،با اخلاق پهلوانانه خود جذب به ورزش کنید،نه ورزش طاغوتی بلکه ورزش اسلامی،در آخر از تمامی کسانی که در این مدت چند سال به آنها اذیت و آزار رسانده ام و یا از من بدی دیده اند حلالیت می طلبم و از مربیان خود تشکر و قدردانی می نمایم. و اما مادر مهربان: نمی دانم چگونه از زحمات 20 ساله ات که در حق من کرده ای تشکر کنم،ولی خوشحال باش که20 سال زحمت مرا کشیدی و طوری مرا پروراندی که در آخر بتوانی هدیه علی اکبر کنی مادر آنها که حسین(ع) گفتند،آنها که خالصانه حسین حسین گفته و به شعارشان در جبهه ها عمل کردند،آخر به پیش آقای خود رفتند،درست است،که من کربلا را ندیده شهید شدم ولی خوشحالم در راه کربلا شهید می شوم،و می دانم،دوستان و برادران من تا کربلا را نگیرند،آرام نخواهند نشست. خدایا شرمنده ام از اینکه زودتر از این به خدمت اسلام در نیامدم،شرمنده ام با این همه گناه قبولم کردی،خدایا،معبودا،پاک پروردگارا،امام ما را تا انقلاب مهدی(عج) نگهدار دوستانش را عزت و دشمنانش را خوار و ذلیل بساز.(الهی آمین) از تمام کسانی که از من ناراحتی دیده اند،همسایه ها،دوستان،آشنایان،رزمندگان و همسنگران حلالیت می طلبم. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگهدار ستارگان که رفتند خورشید را نگهدار ((به نام الله پاسدار خون شهدا)) بعد از شهادت سردار رشید حمید،برادر عباس محمدی نامه ای به همرزمان خود روی کاغذ نگارد و بعد از چند روز خود نیز به لقا الله پیوست متن نامه چنین است: گلی از گلستان واحد شهدای کربلا پرپر شد،و به جمع شهدای کربلا پیوست او زندگانی در این جهان را متاع غرور می دانست و برای رهایی از آن چهره خونین را پسندید و با لبخندی شیرین به دیدار معبودش شتافت.او با ما بود ما ها او را با چشمی نا بینا می نگریستیم،در دعاهای کمیل،توسل،زیارتهای عاشورا بود. در جمع واحد شهدای کربلا بود،ما هم دعا می کردیم و گریه می نمودیم،ولی همه حالات او با ما فرق داشت.نامش،حمیدبود،او از خواستها و آرزوهاشهادت را پسندیده بود. او بدنبال شهادت غمخوار دیرینه اش نریمان غمی گران بر دل داشت،و عاقبت این اندوه او را به سوی معبودش سوق داد.و محبوب او را به نریمان رسانید،تا آن دو یار آندو همسنگر باز در کنار هم باشند. شهادت بر هر دو گوارا بــاد بار الهـا ما را از شفـاعت آنها بی نصیب مگـردان از زبان شهید عباس محمدی سردشت 28/4/64 موسسه حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس لشگر31 مکانیزه عاشورا
وصیت نامه میر محمود بنی هاشم بسم الله الرحمن الرحیم اینجانب میر محمود بنی هاشم راهی را که پروردگار عالم در قرآن کریم به ما نشان داده است انتخاب کردم راهی که اولیاء وانبیاء خدا آنرا رفتند راهی که ائمه معصومین(ع)و به خصوص سید مظلومین و سید الشهداء(ع) رفته است انتخاب کردم،زمانیکه پروردگار عالم در قرآن کریم آنقدر به رزمندگان اسلام و مجاهدین فی سبیل الله ارزش قائل است،پس چرا ما آن راه را انتخاب نکنیم؟ که اگر نکنیم در غفلت هستیم زمانیکه خداوند در قرآن،سوره توبه آیه110 خریدار جان مومنان به بهای بهشت است و بنده فروشنده،چه است خدا،خون آنانکه در معامله شرکت می کنند زمانیکه پیامبر اسلام در جنگها آنقدر فعالیت کرده و تا پای شهادت پیش می رود و عزیزان و دوستان خود را در این راه شهید می دهد و این قدر استقامت می کند پایداری می کند تا دشمن زبون را به شکست و امی دارد مانند جنگ حنین که حضرت علی(ع) می فرماید: «ما هر موقع در جنگها سست می شدیم به پیامبر گرامی اسلام پناهنده می شدیم.» زمانیکه حضرت علی(ع)اولین امام بر حقّ شیعیان آن همه در جنگ ها شرکت می کند،شمشیر می زند،فداکاری می کند و زمانیکه ضربت دین خدا به سرش می خورد می فرماید: «فزت برب الکعبه»قسم به پروردگار رستگار شدم به معنی امام علی(ع)رستگاری را در شهادت می داند،پس چرا ما این راه را انتخاب نکنیم که اگر انتخاب نکنیم در غفلت هستیم زمانیکه امام حسین(ع)در واقعه کربلا آن همه جانبازی می کند عزیزان،اصحاب و انصار خودش را در راه دین خدا شهید می کند و چنین می فرماید من مرگ را جز سعادت و خوشبختی و زندگانی با ستمگران را جز رنج و محنت نمی دانم و زمانیکه حضرت اکبر(ع)در مقابل ناراحتی حضرت امام می فرماید:پدر جان مگر ما حق نیستیم می فرماید بلی،می فرماید پس در این صورت چرا ما باید ازمرگ بترسیم که بترسیم در غفلتیم زمانیکه ریشه اسلام به آبیاری با خون عزیزانش سیراب می شود و رشد می کند و اولیای ما و ائمه ما با خون خودشان ریشه اسلام را سیراب کردند پس چرا ما چنین نکنیم؟که نکنیم در غفلت هستیم زمانیکه پیامبر اسلام آن همه زحمت می کشد،جنگ می کند،ائمه آن همه زجر و بلا می کشد و زمانیکه حضرت موسی کاظم(ع)یازده سال در زندان بغداد می ماند برای بقای اسلام پس چرا ما چنین نکنیم که اگر نکنیم در غفلت هستیم ما باید در راه دین خدا شهید بدهیم،اسیر بدهیم،معلول بدهیم ،تا اسلام زنده بماند انگیزه انتخاب این می باشد پس با توجه به حکم صریح پروردگار عالم،سنت پیامبر اسلام و ائمه اطهار(ع)این راه را انتخاب کردم و در انتخاب این راه کاملاًآزاد بودم و هیچ سازمانی و یا ارگانی در انتخاب این راه دخالتی نداشته بلکه خودم آزادانه انتخاب کردم. و اما برای امّت حزب الله: ای امت حزب الله،ای عاشقان ابا عبدالله مواظب این امام باشید به حرفها و نداهای حسین گونه او جواب مثبت دهید و پیرواو باشید،او به ما آزادی داد،او برای ما اسلام را زنده کرد و واقعیت اسلام را به ما نشان داد،او ما را انسان کرد ما کسانی بودیم که آمریکا از ما حقّ وحشیت می خواست یعنی ما را وحشی می دانست در صورتیکه امروز ما به رهبریت امام امّت آمریکا را خرد کردیم و او را زیر پا گذاشتیم ما همان ضعیفی بودیم که زیر چکمه های طاغوت جان می دادیم امام آمد و و ما را نجات داد و کشتی در حال غرق اسلام و مسلمین را و مستضعفین را به ساحل نجات هدایت کرد قدر روحانیّت مبارز را بدانید و از آنها پیروی کنید که آنها راست می گویند و راه راست را به ما نشان می دهند درود خداوند و بندگان صالح او بر روحانیت مبارز در رأس آن امام امت و آیت الله مشکینی و خامنه ای و سایر روحانیت مبارز اسلام.«ننگ و لعنت خدا برآن افرادیکه به نام اسلام تیشه به ریشه اسلام می زنند»ای امت حزب الله خانواده های شهداء را فراموش مکنید و به دیدار آنها بروید و از آنها دلجویی کنید ومخصوصاً خانواده های مفقودین که این خانواده های مفقودین واقعاً در گردن ما حق دارند شما را به خدا یتیمان شهداء را فراموش نکنید. عزیزان حزب الله جنگ را فراموش نکنید که هنوز هم مسئله اصلی ما جنگ است،جنگ ما جنگ حق با باطل است ما در این جنگ از اوّل مظلوم بودیم و حالا هم مظلوم هستیم درست است که ما انتقام خون خود را تا حدودی از دشمن کافر گرفتیم ولی کافی نیست باید متجاوز تنبیه بشود و تنبیه متجاوز مرگ است و توبة گرگ مرگ است مبادا غفلت بکنید و خون عزیزان ما هدر برود مبادا غفلت بکنی و رزمندگان ما در جبهه تنها بمانند و مظلوم باشند مبادا مثل امام حسین(ع)در میدان نبرد تنها بمانند و ما در مقابل هجوم کفار جهانی از خودمان سستی نشان بدهیم که این واقعاً خطرناک است. مادران و پدران و جوانانمان باید مثل انصار رسول(ص)و انصار حسین(ع)باشد که انصار خمینی مثل انصار رسول و انصار حسین می باشد و ای امّت حزب الله در تشکیل ارتش بیست میلیونی کوشا باشید ما باید همه عضو ارتش بیست میلیونی باشیم که بسیج در پیروزی انقلاب اسلامی و سرکوبی ضد انقلابیون و پیروزی در جنگ نقش خیلی موثری دارد اما ای امت حزب الله...سنگر ها را خالی نگذارید و به قول امام امّت مسجد سنگر است و نماز های جماعت را حتماً بپا دارید مبادا روزی برسد که مثل سابق مساجد ما فقط در ماه محرم،رمضان باز باشد بقیه روزها بسته باشداین خطرناک است در مساجد ما باید همیشه باز باشد و بچّه ها در مسجد بزرگ شوند. امّا پیام من به مسئولین ادارات و ارگانها و به برادران پاسدار:ای برادران مسئول توجه داشته باشید روی میزی که نشسته اید نتیجة خون شهیدان است پس در برخورد با امّت حزب الله خیلی دقّت کنید خود را خادم این امّت بدانید بطوریکه امام امّت خود را خدمتگذار این امّت می داند و به آن نیز افتخار می کنند شما مسئولین نوکرهای این ملّت هستید چطور نوکر با ارباب خود برخورد می کند شما نیز با آنها برخورد کنید و در حفظ بیت المال کوشا باشید و توجّه داشته باشید که حضرت علی(ع)در رابطه با بیت المال چه نوع برخورد داشتند حتی در زندگی یکبار هم که شده نامه حضرت علی(ع)به مالک اشتر بخوانید خیلی مفید است .خود را حافظ خون شهدا بدانید مبادا این قدر کوتاهی بکنید که خشم ملّت مظلوم که نمونه خشم خداست گریبانگیر شما باشد آن موقع است که دمار از روزگارتان در می آورند و این را بدانید که فردای روز قیامت حسابرسی است شهیدان شما را زیر سؤال خواهند برد در برخورد با خانواده شهداء و مجاهدین اسلام نهایت را بکنید و امّا ای برادران پاسدار و ای جانبازان و ای مظلومان می دانم خیلی زحمت کشیده اید در راه انقلاب،و خیلی شهید داده اید و خیلی معلول داده اید ولی شما وارثان این شهداء هستید یعنی همه شهداء هستید پرچم خونین شهداء الان بر دوش شماست و سلاح خونین شهداء در دست شماست و آیه محکم الهی در سینة شماست رسالت تو خیلی سنگین است و لباس سبز تو کفن سفید توست و خون تو غسل توست پس برادرم در این رسالت دوستانت کوشا باش تو از همه،به شهداءنزدیکتر هستی چون تو همسنگر شهداء هستی خانوادة شهداء از تو انتظار دارند اسیران از تو انتظار دارند امام از تو انتظار دارد بچّه های یتیم شهداء از تو انتظار دارند که قوّت قلب آنها هستی«در سازماندهی ارتش بیست میلیونی خیلی تلاش کنید خیلی مؤثر است»در میدان نبرد مثل سابق فعّال باشید در سازماندهی نیروهای بسیجی«در تکمیل کادر لشگرها و یگانهای رزمی»-جنگ را-مسئولیت خود بدانید نه مأموریت خود. موسسه حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس لشگر31 مکانیزه عاشورا
فرازهایی از وصیت نامه سردار رشید اسلام شهید محمد ناصر اشتری بسم الله الرحمن الرحیم 1 ـ انشاء الله با توفیق خداوند متعال در ادای وظیفه موفق باشیم و بتوانیم شکرگزارین این نعمت گرانقدر الهی یعنی انقلاب که دستاورد خون هزاران شهید بخون خفته و با پرداخت بهای گران ، یتیمها ، معلولیتها ، مظلومیتهای مردم دلاور و شهیدپرور ایران است باشیم . شکرگزاری این نعمت فقطبا عمل میسر است و تنها با شعار نمی توان پاسدار این خونهای گرانقدر شد . هر کس به حد توان خود، یکی با شرکت در جهاد سازندگی ، دیگری با کمک مالی و آن یکی با شرکت در جبهه خلاصه هر کس به حد توان خود و الحمدالله ملت ما عامل بوده و انشاءالله تلاش بیشتری را در این جهت پیشه خود خواهد کرد. 2 ـ عزیزان شما با سربلندی و افتخار در جبهه های نبرد مشغول حفاظت از این خونهای گرانبها می باشید و امیدوارند که با توفیقات الهی بتوانند تا آخرین قطره خون خود همچون رهبرشان حسین (ع) پاسدار مکتب سرخ و خونین اسلام که امام حسین (ع) جان خود را فدای آن کرد باشند . 3 ـ مادر ، پدر ، برادر و خواهرم شما نیز وظیفه ای بس سنگین در رابطه با پشت جبهه دارید . با حضور خود در صحنه، پاسدار حرمت این خونهای مظلوم باشید . مادر و پدر عزیز که برای من زحمتها کشیده اید بدانید که اولاد امانتی بیش در نزد شما نیست و شما خوشحال باشید که فرزندی تربیت کردید که لیاقت داشته باشد انشاء الله خدمتگزار اسلام باشد و از خدا بخواهید که ما را در این امر مهم توفیق عنایت فرماید تا ما شرمنده خانواده محترم شهدا و مفقودین و معلولین و مجروحین و اسراء نباشیم . درود و سلام خدا بر شما پدر و مادرانی که فرزندان خود را در راه اسلام با روی باز و سینه ای فراخ به قربانگاه اسماعیل می فرستید در این راه صبر را همواره پیشه می کنید . بدانید که شما در روز محشر رو سفید هستید . تسلیم رضای خدا باشید که خداوند بخشنده و مهربان است . و صلاح ما را هم خدا بهتر میداند و در سختیها و مصائب صبر و استقامت پیشه کنید که ان الله مع الصابرین است . بار الهی عمر ما بستان تمام لحظه ای افزای بر عمر امام (التماس دعا) محمد ناصر اشتری ـ انرژی اتمی موسسه حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس لشگر31 مکانیزه عاشورا
وصیّت نامه سردار رشید اسلام شهید علی تجلائی بسم الله الرحمن الرحیم با درود به رهبر کبیر انقلاب امام امت و نائب برحق امام زمان (عج) و فرزند حسین (ع) و امید مستضعفان و امید بینوایان و پدر یتیمان و فرزندان شهداء ، سلام بر تو ای آیت خدا و ای حجت زمان سلام و درود محمد و آل محمد (ص) بر تو باد که ملت ما را از خواب غفلت چندین ساله بیدار کردی و هدف ما را در این نهضت به ما نشان دادی و طریق وصول به هدف را و سکوت را و راه قیام و انقلاب را و راه میدان مبارزه را شناساندی ، ای امام و ای رهبر امت و ای پدر روحانی که با بیان خود نفس طاغوتی ما را تزکیه نمودی ، بدان « تا آخرین قطره خونی که در بدن دارم و تا آخرین دم حیاتم مقلد و ماموم تو هستم به خدا سوگند یک لحظه از این عهد و پیمانی که با تو بسته ام نظرم بر نخواهد گشت و آخرین خونی که از بدنم بیرون ریزد نقش خمینی رهبر خواهد بست . زیرا که من این وفاداری را از مکتب کربلا ، از پرچمدار ابا عبدالله (ع) آموختهام و عینیت این وفاداری را از سیدمان و مولایم شهید آیت الله بهشتی آموخته ام. و ای امام امت و ای امید مستضعفان بدان که من مقلد و مطیع امر تو که همان اطاعت از رسول خدا محمد (ص) است میباشم و تا آخرین قطره خونم سرباز تو و تو فرماندهم خواهی ماند . پیام به پدر و مادر : پدر و مادر عزیزم که غم اندوه شهادت برادرم مهدی از دل شما بیرون نرفته لیکن مبادا از شهادت من و برادرم متاثر شوید و هر چه گریه میکنید گریه بر مصیبتهای سرور شهیدان و اهل بیت او بکنید ... ای پدر و مادرم خوشحال باشید که در سایه برنامه های تربیتی اسلام توانستید فرزندانی را در خط ولایت و امامت بپرورانید و همچو ابراهیم ، اسماعیل خود را به قربانگاه کربلای ایران و به انقلاب اسلامی که همان تداوم انقلاب انبیاء است نثار کنید و اما پدر و مادرم نه تنها بر مهدی و من و دیگر شهیدان گریه نکنید بلکه گور و مزار ما را هم جستجو مکنید ما همگی در آغوش هم و در کنار همدیگر و در یک بستر و یک رختخواب آرمیده ایم و اما پدرم و مادرم مبادا که شهادت ما شما را به عنوان خانواده شهید دچار غرور کند که این عین غلبه شیطان به قلب و روح انسان است و نیز شما اجر خود را در از دست دادن ما و گریه بر ما نخواهید ، بلکه بر آن باشید قدم در راه ما و در صراط اسلام بگذارید و امام عزیز را تنها مگذارید و در این راه بیندیشید که ما برای چه شهید شدیم و چه راهی را برای رسیدن به مقصود و معبود خود برگزیدیم و در آخر از زحماتی که در طی چندین سال برای تربیت من و برادرانم و خواهرانم کشیده اید تشکر و سپاسگزاری می کنم و از شما میخواهم که با لطف و بزرگی خود حق مادری و پدری که بر گردن من دارید مرا حلال کنید و دعا کنید که خداوند متعال از گناهانم در گذرد . فرزند شما علی پیام به همسر : همسرم میدانم پس از من بایستی مشکلات زیادی را در تربیت و بزرگ کردن فرزندانی بدون پدر متحمل گردی ، در مرحله اول مژدهای دارم به شما خانوادهام و دخترانم مریم و حنانه عزیزم و آن بشارت بزرگی است برای شما که خداوند رحمان اگر توفیق شهادت نصیب این بنده گنهکار بنماید آنچنان وعده فرموده سرپرست اصلی شما خداوند متعال خواهد بود که این نعمت و رحمت شامل کمتر خانواده ای میشود و تو همسر و فرزندانم حتماً شکر این را بجا آورید و شکرانة این نعمت همان صبر و استقامت در برابر مشکلات و عبودیت کامل به درگاه خداوند متعال میباشد . امیدوارم ضمن تربیت صحیح دخترانم بایستی مسئولیت پیامرسانی خود را به عنوان همسر یک شهید و به عنوان یک زن مسلمان انقلابی حزب الهی در کنار شغل مادریت با تمام حرکاتت ، با تمام اعمالت و با صبر و بردباریت در برابر انبوه مشکلات و با خشمت و نفرتت بر علیه کفر جهانی به انجام رسانی ، زیرا پیام خون و مظلومیت شهدا توسط شما شیرزنان به گوش جهان برسد تا به یاری خداوند متعال و امام زمان (عج) و فرماندهی و رهبری پیامبرگونه امام خمینی (ره) زمینه تشکیل حکومت جهانی اسلامی برای ظهور آقا امام زمان (عج) فراهم گردد . به جامعه نشان بده که چگونه میتوان در عمل پیرو حضرت فاطمه زهرا (ع) و دخترش زینب سلام الله علیها بود ، و هم مادری خوب بود و هم پیامرسانی آتشین که پیامش تاریخ بشریت را تکان دهد . آخرین پیام شهید : رفتن به جبهه و دفاع از کیان اسلام و قرآن برای مردان خدا تکلیف و امتحان بزرگی محسوب میشود زیرا جبهه آزمایشگاه مردان خداست تا کفر و شرک و الحاد و نفس از بنیان ریشهکن گردد و برای این آزمایش بایستی از تمام وابستگی مادی و غیر خدا گسست و عاشقانه بسوی خدا شتافت البته این به آن معنی نیست که من به خانوادهام ، پدر و مادرم و فرزندانم علاقه ندارم بلکه در عین علاقة شدید به شما همیشه سعی کردهام که وابسته به شما نباشم تا بتوانم در راه احیای دین خدا دست از علایق خود به راحتی بردارم و بدانید که از بدو انقلاب رسیدن به لقاءالله و ریخته شدن خونم در پای درخت اسلام برایم اصل بوده و هست و جبهه آسانترین و نزدیکترین صراط برای رسیدن به هدف است . البته باید بدانید هیچ جنگیدن و پیروز و با شکست ظاهری برایم اصل نبوده و نیست بلکه هدف تعهد در مقابل خداوند متعال و تسلیم شدن محض به درگاه باریتعالی برایم نهایت بوده . وقتی همه فهمیدهاند که میخواهم به عنوان تک تیرانداز در عملیات شرکت کنم مرا نصیحت میکنند و مشکلات زندگی و فرزندانم را به من گوشزد میکنند و سعی میکنند تجربهای و مسئولیتم را برایم بزرگ جلوه بدهند و القا کنند که برای سپاه و انقلاب و جنگ لازمتر هستم ولی همه باید بدانند که حرف من چیز دیگری و هدفم هدف والائی است زیرا توفیق شرکت در مدرسه عشق و (بسیج) باارزش و نتیجهبخش خواهد بود ، زیرا ارزشهائی که از شرکت در جنگ به دور از مسئولیتهای دنیوی برای یک فرد رزمنده ساده نصیب میشود خارج از بحث و فکر عقل بشر حاکی است و تو همسرم و خانوادهام اگر نتیجه شرکت در جهاد و دفاع از اسلام را بدانید باور کنید نه شما بلکه هیچ مرد مسلمانی حاضر به ماندن در خانة خویش نخواهد بود که من نتایجی بطور خلاصه برایتان مینویسم تا عظمت این راه و علت وابستگی قلبی مرا به جبهههای جنگ مشخص نماید . در « مجمع البیان » است که رزمندگان در راه خدا هنگامی که تصمیم میگیرند و همت میگمارند تا به جبهههای جنگ بروند خداوند برائت آنها را از آتش مینویسد زمانی که برای رفتن به سوی جبهه جنگ مجهز و آماده میشود خداوند در برابر ملائکه نسبت به چنین انسانهایی افتخار میکند . در میدان نبرد برای هر روز از عبادت رزمندگان در راه خدا پاداش عبادت هزار مرد را که هزار سال خدا را عبادت کردهاند نوشته میشود ، که هر روزهای سال برابر عمر دنیا میباشد در زمانی که رزمندگان در راه خدا در مقابل دشمن قرار میگیرد علم اهل دنیا از محاسبه میزان ثوابشان قطع میگردد . پس بدانید که جبهه برای مردان خدا خیلی زیباست زیرا هر چه در آن بینی نور خداست و صحبت شهادت و ایثار ، حرف ، حرف شهادت و آنچه بینی چهره مردان مصمم و جوانان معصوم که با تمام وجودشان برای تکلیف الهی در رفتن به خط مقدم سعی میکنند بر یکدیگر پیشی گیرند حال قضاوت کنید که انسان چگونه میتواند مصاحبت و برادری چنین انسانهائی را نادیده بگیرد . و اما نهایت سخنم طلب رحمت از خداوند متعال برای برای شما خانوادهام ، همسرم ، پدر و مادرم است و درخواست حلالی این بنده گنهکار و معصیتکار و اما از تمام رزمندگان بخصوص برادران لشکر عاشورا و سپاه منطقه پنج و قرارگاه خاتم الانبیاء میخواهم که مرا حلال کنند زیرا دیگر برایم قلباً الهام شده که این بار اگر خداوند رحمان و رحیم بخواهد فیض شهادت نائل خواهد آمد لذا دیگر منتظر من نباشید چون من به دیدار معشوق خود و در صورت لیاقت به دیدار سرور آزادگان اباعبدالله الحسین و شهدای کربلای حسینی ایران شتافتهام فقط التماس دعا و طلب بخشش و عفو ازدرگاه خداوند متعال دارم و فقط از هر دو خانواده میخواهم که در تربیت و نگهداری خانوادهام و بخصوص دخترم مریم و حنانّه عزیزم کوشش و دقت لازم را بنمائید . والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته علی تجلائی موسسه حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس لشگر31 مکانیزه عاشورا