وبلاگ شهیدان / خاطرات / پیام شهدا / زندگینامه / وصیت نامه /

وصیت نامه / الهی نامه / زندگینامه / پیام شهدا / عملیات ها / عکس های شهدا/یاد و خاطره شهدا/۸ سال دفاع مقدس / پیام شهدا

وبلاگ شهیدان / خاطرات / پیام شهدا / زندگینامه / وصیت نامه /

وصیت نامه / الهی نامه / زندگینامه / پیام شهدا / عملیات ها / عکس های شهدا/یاد و خاطره شهدا/۸ سال دفاع مقدس / پیام شهدا

شهید علیرضا موحد دانش

 

وصیت نامه شهید علیرضا موحد دانش

( فرمانده لشگر10 سیدالشهداء )

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اشهد و ان لا اله الا الله       اشهد و ان محمد رسول الله ( ص )      اشهد و ان علی ولی الله

سلام علیکم ،  در زمانی قلم به نیت وصیت بر کاغذ می لغزانم که هیچگونه لیاقت شهادت را در خود نمی بینم وقتی به قلبم رجوع میکنم غیر از سیاهی و تباهی و معصیت چیزی نمی یابم و به همین دلیل است که از پروردگار توانا عاجزانه میخواهم که تا مرا نیامرزیده است از دنیا نبرد ، پروردگارا با گناهی زیاد از تو که لطف و کرمت را نهایتی نیست ، تقاضای عفو و بخشش دارم و الهی بنده ای که تحمل از دست دادن یک دست را ندارد چگونه بر آتش دوزخت توان دارد ، خدایا توبه ام را بپذیر و از گناهانم درگذر که غیر از تو کسی را ندارم و غیر از تو امیدی ندارم مردم بدانید راهی را که در آن گام نهاده ایم که همانا راه حسین ( ع ) است به اختیار انتخاب کرده و تا آخرین نفس و آخرین رمقی که به تن داریم در سنگر رضای خدا خواهیم ماند و به دشمن زبون کافر خواهیم فهماند که ملتی که پشتیبانش خداست و پیشاپیش امام زمان فی سبیل الله در مقابل تمامی متحدان کفر خواهد ایستاد و انشاءالله پیروز خواهد شد .

پدر و مادر عزیزم همانگونه که در شهادت برادرم صبر کردید و استقامت ورزیدید اکنون نیز صبر پیشه کنید در حدیث است که هر گاه پدر و مادری در مرگ دو فرزندشان استقامت کنند خداوند کریم اجری عظیم ( بهشت ) نصیبشان میکند شما خوب میدانید که شهید عزادار نمی خواهد رهرو میخواهد برادر ، بودن شما هم با قلم و قدم و زبانتان پشتیبان انقلاب و امام عزیز باشید مادر عزیزم به مادران بگو مبادا از رفتن فرزندتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمیتوانید جواب زینب ( س ) را بدهید که تحمل هفتاد و دو تن شهید نمود .

پدر و مادر عزیزم بخاطر تمام بدیها و ناسپاسیهایی که به شما کردم مرا ببخشید و حلالم کنید و از همه برای من حلالیت بخواهید ، از همسرم که امانتی است از من نزد شما خوب حفاظت کنید که مونس آخرین روزهایم بود .

برادران عزیز برادری داشتم که در راه خدا فدا شد قبلا در وصیت نامه ام با او صحبت و درد و دل میکردم اکنون به شما توصیه میکنم که برادران عزیزم نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین ( ع ) در میدان نبرد شهید شد مبادا در غفلت بمیرید که علی ( ع ) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین ( ع ) و با هدف شهید شد پدر و مادر و همسر عزیزم مراقبت کنید آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند در زنده بودنمان که نتوانستیم در وجودشان اثری بگذاریم شاید در مرگمان فرجی باشد و بر وجدان بی انصافشان اثر گذارد .

                                                                      

                                                                                                     والسلام علیرضا موحد دانش

                                                                                                              17/11/1361

شهید علیرضا موحد دانش                            نام پدر : غلامحسین

محل تولد – تهران

سال تولد – 27/6/1337

محل شهادت – حاج عمران

سال شهادت – 13/5/1363

محل دفن – گلزار شهدای بهشت زهرا ( س ) تهران – قطعه 24 ردیف 73 شماره 25

 

خاطرات شهید صیاد شیرازی

 

دعای قنوت :

خیلی اشکش را نگه می داشت  ، توی چشمش ، همسرش فقط یکبار گریه اش را دید ، وقتی امام رحلت کرد . دوستش می گفت : « ما که توی نماز قنوت میگیریم از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما اعطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد اما صیاد تو قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست . بارها می شنیدم که می گفت  ( اللهم احفظ قاعدنا الخامنه ای ) بلند هم می گفت از ته دل ... ».

 

نگقتن بسم الله :

 

اوایل جنگ بود . در جلسه ای بنی صدر بدون « بسم الله » شروع کرد به حرف زدن ، نوبت که به صیاد رسید به نشانه ی اعتراض به بنی صدر که آن زمان فرماده کل قوا بود ، گفت :« من در جلسه ای که اولین سخنرانش بی آنکه نامی از خدا ببرد ، حرف بزند ، هیچ سخنی نمی گویم . »

 

امداد غیبی :

 

در عملیات طریق القدس ارتش و سپاه که با هم دو لشگر و اندی داشتند ، برای حمله به دشمن به 110 هزار گلوله فقط از یک نوع مهمات نیاز داشتند و ما از این نوع گلوله فقط سیزده هزار تا داشتیم . وقتی آن برادر مسئول آتش ، این برآورد علمی را به ما نشان داد ، اصلا نفهمیدیم چطور شد که گفتیم : شما بقیه کار ها را بکنید ، مهمات در راه است و می رسد . بلافاصله به خدا پناه بردیم که خدایا این چه بود که ما گفتیم . فقط همین را بگویم تا موقعی که بچه ها بستان را گرفتند تا آن موقع ، آن برادر مسئول آتش یادش رفته بود که مهمات چه شد ؟

 

پول :

 

می گفت : « پول برای من با کثافت فرقی نمی کند » . الان کسی این حرفها را باور نمی کند ، اما علی بعد ازپیوستن به دانشگاه افسری ، همه حقوق خود را به من می داد می گفت : مادر ، من یک جور گلیم خود را از آب بیرون می کشم ، اما شما 5 تا پسر و 2 تا دختر دارید. البته بعد از ازدواج نیز باز بخشی از حقوقش را برای ما می فرستاد و تا وقتی شهید شد ای مقرری قطع نمی شد. علی می گفت بابا چطور با این حقوق ناچیز بازنشستگی که تازه همین چند وقت پیش شد 120 هزار تومان ، می توان این خانواده شلوغ و پر رفت و آمد را بچرخاند .

 

مزد :

 

قرار بود صبح روز عید غدیر برود به خدمت آقا و درجه ی سرلشگری اش را بگیرد . همه تبریک گفتند خودش می گفت : «  درجه گرفتن فقط ارتقای سازمانی نیست و قتی آقا درجه را روی دوشم بگذارند . حس می کنم ازم راضی هستند . وقتی ایشان راضی باشد امام عصر ( عج ) هم راضی اند . همین برایم بس است . انگار مزد تمام سالهای جنگ را یکجا بهم داده اند .»

 

بهشت زهرا (س) :

صبح روز بعد از خاکسپاری ، خانواده اش نماز صبح را خواندند و از آن طرف رفتند بهشت زهرا(س) ، سر قبر صیاد . اما پیش از آنها کسی دیگری هم آماده بود آقا که گفت « دلم برای صیادم تنگ شده ، مدتی است ازش دور شده ام . »

 

عزیزان این ها تنها قسمتی از خاطرات این صیاد دلهای ما جوانان بود چند تا خاطره دیگه هم براتون بعدا انشاالله می زارم .             

روحش شاد و یادش گرامی .

صلوات

شهید ناصر کاظمی

 

وصیت نامه شهید ناصر کاظمی

( فرمانده سپاه کردستان )

در مکتب اسلام هر مسلمان موظف است وصیت نامه ای از خود بر جای گذارد البته تا اینجا که یادم است تاکنون چندین وصیت نامه نوشتم که متاسفانه بعلت اینکه سعادت شهادت نداشتم آنها قدیمی شده است این وصیت نامه جدیدم است . البته اینجانب معتقدم هر که هر کاری کرد و هر نوشته ای که جمع آوری کرده باشد ، با خود به آن دنیا خواهد برد و آن پروردگار یکتا است که باید قضاوت کند . شاید بیش از دو سال است که آمادگی شهادت را ، به نظر خودم دارا        می باشم ولی نظر خودم اصلا شرط نیست نظر خداوند تبارک و تعالی شرط است .

 

وصایایم را به ترتیب ذیل ذکر می نمایم امید است که تمام دوستان مومن و معتقد ، در آخرت شفاعت ما را بنمایند .

 

·        تنها مکتب رهایی بخش مستضعفین از دست مستکبرین ، مکتب انقلابی اسلام می باشد

·        برای اینکه در این دنیای زودگذر گرفتار انحراف نفس نشوید ، همیشه به یاد خدا باشید

·        جهت ادامه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی و متصل شدن به انقلاب جهانی حضرت مهدی ( عج ) همیشه سراپا گوش به فرمان امام و یاران صدیق و مومن امام که عملا در خدمت انقلاب و اسلام عزیز بوده اند ، باشید .

·        ماهی یک بار به قبرستان شهداء بروید و درس مبارزه و ایثار و گذشتن از دنیا و پیوستن به شهدای صدراسلام را فرا گیرید .

·        سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تا حد امکان از نظر عقیدتی ، سیاسی و نظامی تقویت نمایید و به خصوص سپاه را در یک سازماندهی واحد و طی یک ضوابط واحد در سراسر مملکت بسط و گسترش دهید .

·        از اینکه کاری اشتباه انجام داده اید از گفتن آن ابا نداشته باشید .

·        سیاستمداران همیشه باید از افرادی مخلص و صادق و باتقوا باشند تا بتوانند سیاست مکتب اسلام را پیاده نمایند .

·        سعی را بر جذب نیروهای جوان بگذارید نه دفع آنان .

·        سعی کنید تحمل عقیده مخالف را داشته باشید مانند شهید مظلوم آیت الله دکتر سید محمد حسین بهشتی .

·        ازاختلافات داخلی به خاطر رضای خدا و خون شهدای انقلاب اسلامی بپرهیزید .

·        سعی شود که قانون اسلام در مورد همه بطور یکسان اجرا شود و فرقی بین یک فرد عادی و سپاهی و روحانی و دولتمرد نباشد و امید است که مسئله زمین بنفع مستضعفین در حکومت اسلامی حل شود و دنیا ما را در این مورد الگو قرار دهد .

·        اگر کسی مسئول شد موظف است که بر کار زیردستان خود تا حدامکان و توان نظارت نماید وگرنه باید از آن مسئولیت کنار رود .

·        سعی شود که در سه وزارتخانه ، آموزش و پرورش ، وزارت کشور و وزارت امور خارجه بهترین و مکتبی ترین افراد وارد شوند و اگر چنانچه در این سه وزارتخانه مسامحه شود مسئولین در پیشگاه خدا و امت ، مسئول خواهند بود .

·        زندان جمهوری اسلامی باید دانشگاه باشد و سعی شود اصلا ساختمانهایی که جدیدا جهت احداث زندان ساخته می شود با معیار کاملا اسلامی باشد و بهترین و مکتبی ترین افراد بازجو و زندانبان باشند .

·        برای موفقیت در کردستان باید صفوف ضد انقلاب از مردم جدا شود با ضدانقلاب با قاطعیت و با مردم محروم و مستضعف کرد با مهربانی هر چه تمامتر رفتار شود .

·        از تهمت زدن بدون علم و آگاهی به دیگران شدیدا پرهیز کنیم .

·        اگر چنانچه جنازه ام پیدا شد در بهشت زهرا ( س ) خاک نمایید .

·        تمام اموالم را به بی بضاعتهای واقعی طی تشخیص همسرم و خواهرم و برادرم تقسیم شود .

 

 

در پایان این نکاتی را که تذکر دادم هر کسی در رابطه با مسئولیتش جهت رضای خدا اگر درست است اجرا نماید وگرنه اجرا ننماید . در آخر خودم به این نتیجه رسیده ام که تمام اعضاء خانواده ام کاملا آماده شهادتند بخصوص همسرم و خواهرم و مادرم و برادرانم و پدرم دارا می باشد امید است که همگی مرا حلال بنمایند .

 

                                                                                  

 

                                                    ناصر کاظمی

 

 

شهید ناصر کاظمی        فرزند درویش

محل تولد – تهران

سال تولد – 12/3/1335

محل شهادت – پیرانشهر

سال شهادت – 6/6/1361

محل دفن – گلزار شهدای بهشت زهرا ( س ) تهران – قطعه 24 ردیف 76 شماره 27

زندگینامه شهید آیت الله علی قدوسی

 

زندگینامه شهید آیت الله علی قدوسی

( دادستان کل کشور )

 

12 مرداد سال 1306 زمانی که هنوز بیش از دو سال از روی کار آمدن رضا خان نگذشته بود ، در شهر کوچک نهاوند پسری در خانواده ای روحانی متولد شد . وی را که آخرین فرزند خانواده بود علی نامیدند .

پدرش یکی از روحانیون برجسته ، صاحب علم و اجتهاد و تقوا بود .

دوران خردسالی شهید تحت تعلیم پدری عالم و باتقوا و مادری متدین و پرهیزگار سپری شد .

در آن برهه زمانی ، درس خواندن در مدارس جدید که با تحول آموزش از شکل سنتی به سبک اروپایی همراه شده بود ، برای فرزند یک روحانی معروف کار ساده ای نبود زیرا خانواده های مذهبی ترجیح می دادند که فرزندانشان در همان مکتبخانه های قدیمی تعلیم ببینند تا از انحراف فکری و اخلاقی مصون بمانند . ولی شهید قدوسی با شکستن این سنت و روش ، وارد این مدارس شده و با پشتکار و زحمت بسیار توانست دروس ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذارده و تا سال سوم دبیرستان پیشروی نماید .

او در این زمان دچار یک انقلاب فکری شده و تصمیم می گیرد که برای یادگیری دروس اسلامی به قم عزیمت نماید . لذا در سال 1321 وارد حوزه علمیه شده و مشغول فراگیری دروس اسلامی می شود . ابتدای ورودش به حوزه با سختی و غربت همراه بود . اما هیچ کدام باعث نشد که او از تحصیل علوم دینی و رشد علمی باز بماند .

در همان زمان جریان ضدیت حزب توده و جبهه ملی با روحانیت پیش آمد و او از کسانی بود که به مخالفت شدید با آنها پرداخت .

پس از کودتای 28 مرداد به دروس خود در حوزه ادامه داد . درس خارج را نزد آیت الله بروجردی و امام خمینی ( ره ) و دروس فلسفه را نزد علامه طباطبایی فرا گرفته و از جمله شاگردان اصول فلسفه و روش رئالیسم ایشان بود . البته ناگفته نماند که اکثر شاگردان این دروس به شهادت رسیدند . بعد از سالها تلمذ نزد استاد علامه مورد توجه ایشان واقع شده و استادش او را به دامادی می پذیرد .

با پیش آمدن مسئله کاپیتولاسیون در 4 آبان 1343 و سخنرانی کوبنده امام خمینی ( ره ) در اعتراض به این مسئله که منجر به دستگیری ایشان در 13 آبان و تبعید به ترکیه گردید ، جامعه مدرسین با اعتراض شدید اقدام به انتشار اعلامیه ها و نشریات مخفی نمود 

اما به علت شدت اختناق و فشار وارده از سوی رژیم استبداد ، شاگردان دلسوخته امام از جمله شهید قدوسی را بر آن داشت که کیفیت مبارزه را متناسب با وضع پراختناق تغییر دهند . این امر مقدمه تشکیل یک گروه سازمان یافته و مخفی از مدرسین و اساتید حوزه شد . این تشکیلات مخفی به بهانه بررسی و اصلاح امور حوزه برگزار میشد ولیکن به طراحی مبارزه با رژیم شاه می پرداخت . شهید قدوسی از موسسین این تشکل بود از دیگر فعالان این تشکیلات می توان به چهره هایی چون رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای ، آیت الله ربانی و آقای منتظری ( که وی متاسفانه بعدها انحراف پیدا کرد ) اشاره نمود .

در حدود سال 1344 این جمعیت توسط ساواک شناسایی و تمام روحانیونی که در آن بودند از جمله شهید قدوسی دستگیر و زندانی شدند .

یکی از فصول درخشان شهید قدوسی تاسیس مدرسه حقانی بود که با همیاری جمعی از اساتید ، همچون آیت الله جنتی ، آیت الله مصباح و شهید آیت الله دکتر بهشتی انجام گرفت . تاسیس این مدرسه نه تنها یک حرکت صرفا فرهنگی ، علمی و تربیتی نبود بلکه همان طور که بعدها معلوم شد یک حرکت سیاسی دقیق و حساب شده ای بود که بعد از قیام 15 خرداد و تبعید امام به وقوع پیوست .

شهید قدوسی بدون غرور و با تواضع به دنبال اساتید می رفت و گاهی برای راضی کردن یک استاد ، ده بار به وی رجوع میکرد . حرکت مدرسه حقانی باعث شد شماری از طلاب و فضلای عالم ، متقی و آگاه به زمان تربیت شده و سرمایه ای عظیم برای انقلاب اسلامی گردند .

ایشان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اعضای فعال کمیته استقبال بودند و به فرمان امام ( ره ) ماموریت پیدا کردند تا در دادگاه های انقلاب که در تهران تشکیل می گردید حضور بهم رسانده و متصدی مقام قضاوت گردند . پس از گذشت چند ماه از انقلاب دادگاه های انقلاب بی نظم و با مشکلات زیادی درگیر بود که این امر مسئولین را واداشت تا برای این وضعیت راه حلی بیابند . اولین قدم برای این مسئله قرار دادن مدیر دلسوز و مقتدر در راس دادگاه ها بود که طی حکمی از سوی امام ( ره ) شهید قدوسی به سمت دادستانی کل کشور منصوب شدند .

سرانجام این پارسای پرتلاش ، پس از سالها مجاهدت و تلاش شبانه روزی در شهریور ماه سال 1360 با انفجار بمبی که توسط منافقین در دادستانی انقلاب کار گذاشته بود به درجه رفیع شهادت نائل شدند و بار دیگر تاریخ ، برگ خونین دیگری از دفتر مبارزات تشیع و انقلاب را ورق زد .

پیام شهید به تمام طلاب :

دوستان من ! اگر آمده اید که روحانی شده و به پست و مقام برسید و دنبال بزرگ شدن و به دست آوردن موقعیت و ثروت باشید ، بدانید که در دنیا و آخرت ضرر کرده اید . تا دیر نشده است باز گردید ، ولی اگر آمده اید که سرباز امام زمان ( عج ) و خادم اسلام بشوید خوش آمدید ، بدانید که خداوند شما را یاری خواهد کرد .

انجام وظیفه :

شهید قدوسی بسیار مقید بودند که شاگردان خوب درس بخوانند و وقت را بیهوده تلف نکنند . اگر شاگردان با استعداد در درس و بحث خود کوتاهی می کردند به شدت توبیخ می شدند . برایشان مهم این بود که شاگرد وظیفه اش را خوب انجام دهد نه این که نمره خوب بگیرد . در دوره ای که بسیاری از متدینین خواندن زبان انگلیسی را کاری نادرست یا حتی حرام می دانستند چه بسا شهید قدوسی شاگردی را بعلت نخواندن درس انگلیسی از مدرسه بیرون میکرد .

 

شهید علی قدوسی                           «  فرزند احمد  »

محل ولادت – نهاوند

سال ولادت – 1/1/1308

محل شهادت – چهارراه قصر تهران – بمب گذاری توسط منافقین

سال شهادت – 14/6/1360

محل دفن – شهر قم – صحن مطهر حضرت معصومه ( س )